درد و مرگ

ساخت وبلاگ
ای دوست بیا در غم پروانه بگرییمچون شمع بسوزیم و چو دیوانه بگرییماز دوست بپرسیم و زبیگانه بجوییمبر حال دل خویش غری درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 171 تاريخ : سه شنبه 18 ارديبهشت 1397 ساعت: 20:06

هر عمل عکس العمل دارد بدان آگاه باشمیروی آهسته تر در انتظار آه باش کس نمیداند چه میگویم نداند بهتر استکیش سربازم ولیکن جای خود یک شاه باش مشکلم را حل نکن فریاد راه بهتری استگر تو میخواهی ببینی بر سر این راه باش من صبورم صبر من را کوه تسکین میدهدکوه غم را می شکافم با غمت آگاه باش هر چه می آید خوش آید گر غمت باشد ولیمن غمت را میخورم اما تو هم همراه باش ماندنم بیهوده بود و رفتنم بیهوده ترگرگ صحرایی تو فکر حیله ی روباه باش #وحید_ستایش_خلقی1396/03/16 + نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 18:24 | درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 195 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

و خدا خواست عزیزم که تو ریحان باشی وبرای من درمانده و مهجور تو درمان باشی چادرت را به سرت کن که در این کوچه ی دلقبل از آنی که خودت عامل طوفان باشی روسری روی سرت پایه ی دین را زده است شاید امشب تو عزیز دل شیخان باشی این همه راه نرو روی دلم صبر بکنرسم عاشق شدن این نیست که پنهان باشی چادرت از سرت افتاد خدا رحم کندمثل سیبی که تو شاید خود شیطان باشی شعر من وسوسه ام کرد بگویم به تو منترسم این است که تو دختر یک خان باشی کوچه دیوانه شد از عطر تو آهسته بروکه خدا خواست تو بوی گل و ریحان باشی وحید ستایش خلقی + نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در جمعه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 14:54 | درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 188 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

ای دل تو بیا باهم غرق دو صدا باشیمدر مهلکه و سختی همدرد خدا باشیم هر کس که به دل آمد از دل به در آریمش هنگام غم و اندوه زیرای چرا باشیم اینجا همه از لطفت خنجرزن قهارنداز ره تو بیا امشب در فکر دوا باشیم راهم به تو کوتاه است اما غم این غربتاز دشت به صحرا و از کوه جدا باشیم امروز به پای تو گل ریخته ام برگردبرگرد بیا تا ما در فکر شما باشیم این شعر برای من از سخت گذشت ای یار فریاد بزن شاید از سخت رها باشیم #وحید_ستایش_خلقی + نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در پنجشنبه یکم تیر ۱۳۹۶ و ساعت 18:31 | درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 189 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

در میان دلبران تنها شما را دوست می دارمدر این زندان وحشت شاعر حبسیه ها را دوست می دارم میان آن همه دلبر که دورم گرد می گردندهمان آهوی دشت و دلربا را دوست می دارم تو دردم را نمیفهمی ولی انصاف را ول کنکه من یک دلبری ناز و ادا را دوست می دارم از این آرایشت با خط چشمی که تو داری تونباید غش کنم من ماجرا را دوست می دارم از اینجا یک گذر کن تا ببینم روی ماهت راکه دیدارت میان کوچه ها را دوست می دارم برایت نامه ای دارم به پیک صبحدم گفتمکه من هم مثل تو باد صبا را دوست می دارم بخوان این شعر را لطفا که شاید عاشقم باشیکه کل شعر میگوید شما را دوست می دارم #وحید_ستایش_خلقی + نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در پنجشنبه یکم تیر ۱۳۹۶ و ساعت 18:40 | درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 196 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

دنبال چیزی مثل یک فریاد می گشتمدنبال چیزی مثل مو در باد می گشتم فریاد بی آزار و ساکت در خیابان هادنبال فردی گمشده در یاد می گشتم امشب نمیخواهم بخوابم مست خواهم کردمن در پی شیرینی فرهاد می گشتم آغوش تو باز است اما نه برای منبا اینکه که در آغوش تو آزاد می گشتم حرفی نزن از رفتنت من دوستت دارممانند کاهی در میان باد می گشتم این آخرین بار است میبینم تو را امامن در تکاپوی صدا با داد می گشتم #وحید_ستایش_خلقی + نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۶ و ساعت 16:9 | درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 167 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

بیزارم از هر ساعت و هر روز تکراریبیزارم از این زنده بودن های اجباری اینجا همه زخم زبان با پتک می کوبندخسته از این شب زنده داری ها و بیداری خنجر به خنجر پشت من آلوده ی خون استخنجر به قلبم میزنند از روی ناچاری ای زندگی ول کن مرا دست از سرم بردارشاید که آرامم کند یک نخ دو سیگاری در کنج ویرانه به خود گفتم که تنهاییآری در این دنیا ندارم همدم و یاری تنها امید من فقط فهمیدن مرگ استمرگی که غم ها را به خاک سرد بسپاری باشد دگر حرفی ندارم میروم آرامشاید تو هم دست از سرم آرام برداری #وحید_ستایش_خلقی + نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در سه شنبه سوم مرداد ۱۳۹۶ و ساعت 1:27 | درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

اینجا همیشه زخم ها پنهان نمی ماند
حتی کسی در اوج غم گریان نمی ماند

دنیا اگر چیزی به ما داده است خوبی نیست
کس در مسیر عاشقی خندان نمی ماند

نامردی دنیا مرا از پشت خنجر زد
هر خوبی ما یاد نامردان نمی ماند

این دردها این زخم ها از درد هجران است
معشوقه که در فکر این هجران نمی ماند

این زندگی تعبیر سختی از جدایی هاست
هر چند حال این جهان یکسان نمی ماند

#وحید_ستایش_خلقی

+ نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در پنجشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۶ و ساعت 11:25 |

درد و مرگ...
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 173 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

اینجا سخن از عشق نزن هیچ کسی نیست
حرف از دل بی تاب نزن همنفسی نیست

هر قدر دویدیم به جایی نرسیدیم
ای دیده دگر داد نزن داد رسی نیست

این شهر پر از حسرت شیرین نگاه است
فرهاد دگر کوه کَن قصه بسی نیست

این کوله پر از درد پر از حسرت دیدار
اینجا دل معشوق درون قفسی نیست

بس کن دل بی تاب دگر داد نزن داد
فریاد به جایی نرسد باز کسی نیست

#وحید_ستایش_خلقی

+ نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در پنجشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۶ و ساعت 11:27 |

درد و مرگ...
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 163 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12

مثل موجی خسته ام در التهاب آب هامیزنم فریاد خونین در دل این خواب ها این شب تاریک گر صبحی شود من قانعمپرسه هایی میزنم در قلب این گرداب ها شمع من لطفی بکن اشکی نریز آرام باش طاقتی کن درد من را در تب بی تاب ها میزنم سر را به سجده تا که شاید بگذرداین شب تاریک و مبهم در دل محراب ها بس کن ای درد نهان خنجر نکوبان بر دلممثل سنگی مانده ام در بین این سیلاب ها مانده ام با درد خود تنهای تنها خسته ام لطف کن رحمی بکن بر درد این مرداب ها #وحید_ستایش_خلقی + نوشته شده توسط وحید ستایش خلقی در پنجشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۶ و ساعت 11:30 | درد و مرگ...ادامه مطلب
ما را در سایت درد و مرگ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qaderkhalajpoem بازدید : 201 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 14:12